پیش‌بینی کاهش ۳۶ درصدی سهم تقاضای فولاد چین تا سال ۲۰۵۰ – وود مکنزی

2

پیش‌بینی کاهش ۳۶ درصدی سهم تقاضای فولاد چین تا سال ۲۰۵۰ – وود مکنزی

مقدمه

بر اساس گزارش جدید وود مکنزی، پیش‌بینی می‌شود مصرف فولاد چین در دهه آینده به طور پیوسته کاهش یابد که نشان‌دهنده تغییر ساختاری در پویایی تقاضای جهانی فولاد است. این گزارش برای شرکت‌های بزرگ معدنی و مدیران عامل آن‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا تغییرات در تقاضای فولاد می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر سودآوری و استراتژی‌های تجاری آن‌ها داشته باشد. سوال اصلی این است که چگونه کاهش تقاضای فولاد در چین، همراه با رشد در سایر مناطق، می‌تواند زنجیره‌های تأمین و بازارهای جهانی را تحت تأثیر قرار دهد؟ این مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازد و پتانسیل‌های رشد و چالش‌های پیش روی صنعت فولاد را در سال‌های آینده بررسی می‌کند.

این مطالعه نشان می‌دهد که در حالی که چین با کاهش تقاضا مواجه است، کشورهایی مانند هند، کشورهای جنوب شرقی آسیا و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به عنوان مراکز استراتژیک رشد در حال ظهور هستند. این تحولات نه تنها تقاضا، بلکه زنجیره‌های تأمین در سراسر صنعت فولاد را نیز تغییر می‌دهند. در این مقاله، به بررسی دقیق‌تر این تغییرات و تأثیر آن‌ها بر تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان فولاد در سراسر جهان خواهیم پرداخت.

کاهش ساختاری در چین

کاهش سرعت تقاضای فولاد در چین نشان‌دهنده تغییر تمرکز اقتصاد این کشور از رشد متکی به زیرساخت‌ها است. توسعه املاک و مستغلات، که مدتهاست محرک اصلی مصرف فولاد بوده، با ضعف طولانی‌مدت مواجه است، در حالی که فعالیت‌های ساخت‌وساز نیز به دلیل اولویت‌دهی سیاست‌گذاران به بازنگری اقتصادی، کاهش یافته است.

بحران مازاد ظرفیت

روهان تریویدی، تحلیلگر ارشد وود مکنزی، می‌گوید: «بحران مازاد ظرفیت چین به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده است و پیش‌بینی می‌شود مازاد ۵۰ میلیون تنی در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۳۵۰ میلیون تن در بلندمدت برسد.»

با وجود انتظار کاهش تولید تا ۲۴۰ میلیون تن بین سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۵۰، پایگاه صنعتی گسترده چین تضمین می‌کند که این کشور همچنان یک نیروی غالب در پویایی عرضه جهانی باقی خواهد ماند.

هند: قدرت نوظهور تقاضای فولاد

در مقابل، هند در حال تثبیت نقش خود به عنوان یک نیروگاه تقاضای فولاد است. پس از جهش ۸ درصدی در سال ۲۰۲۴، انتظار می‌رود تقاضا در سال ۲۰۲۵ نیز ۷ درصد دیگر رشد کند که این رشد ناشی از پروژه‌های زیربنایی تحت رهبری دولت، توسعه شهری و گسترش تولید است. وود مکنزی پیش‌بینی می‌کند که تقاضای فولاد هند با نرخ رشد سالانه ترکیبی ۴-۵ درصد تا سال ۲۰۵۰ رشد کند و سهم آن از تقاضای جهانی از ۸ درصد کنونی به ۲۱ درصد در اواسط قرن برسد.

جنوب شرقی آسیا: رشد پیوسته

جنوب شرقی آسیا نیز در مسیر رشد قوی قرار دارد و در سال ۲۰۲۴ با رشد ۶ درصدی تقاضا و پیش‌بینی CAGR ۳-۴ درصدی تا سال ۲۰۵۰ مواجه است. سهم تقاضای این منطقه تا سال ۲۰۵۰ دو برابر شده و از ۵ درصد به ۱۰ درصد می‌رسد که این رشد توسط ویتنام، تایلند و اندونزی هدایت می‌شود، زیرا آن‌ها ظرفیت صنعتی خود را گسترش می‌دهند و از مزایای هزینه نسبت به اقتصادهای توسعه‌یافته بهره می‌برند.

تغییر آرایش تولید جهانی

پیش‌بینی می‌شود تولید جهانی فولاد خام با CAGR متوسط ۰.۷ درصدی تا سال ۲۰۵۰ گسترش یابد، در حالی که اقتصادهای توسعه‌یافته تولیدی ثابت یا کاهشی را تجربه می‌کنند.

هند در مسیر تقریباً سه برابر کردن تولید خود قرار دارد و جایگاه خود را به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ تثبیت می‌کند. فولادسازان این کشور از منابع فراوان سنگ آهن، مدرن‌سازی کارخانه‌ها و تقاضای داخلی قوی بهره می‌برند. در همین حال، جنوب شرقی آسیا به سرعت در حال افزایش ظرفیت خود – اغلب با استفاده از فناوری کوره قوس الکتریکی (EAF) – برای خدمت به بازارهای داخلی و صادراتی است.

تغییرات در تجارت جهانی فولاد

بر اساس این گزارش، چین، ضمن حفظ جایگاه برتر در تولید جهانی، با مازاد ظرفیت ساختاری و فشار فزاینده برای ادغام و مدرن‌سازی ناوگان فرسوده کوره‌های بلند خود مواجه است.

در بلندمدت، انتظار می‌رود صادرات جهانی به تنها ۱۲ درصد از تولید فولاد خام کاهش یابد، در حالی که این رقم امروزه ۲۵ درصد است، زیرا زنجیره‌های تأمین منطقه‌ای شکل می‌گیرند. اتخاذ آینده مالیات‌های مرزی کربن نیز احتمالاً تولیدکنندگان با انتشار کربن بالا را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهد.

نتیجه‌گیری

به طور خلاصه، صنعت فولاد جهانی در حال تجربه یک تغییر بزرگ است. کاهش تقاضای فولاد در چین و افزایش تقاضا در هند و جنوب شرقی آسیا، تغییرات مهمی در تولید و تجارت جهانی ایجاد خواهد کرد. شرکت‌های معدنی و تولیدکنندگان فولاد باید با در نظر گرفتن این تغییرات، استراتژی‌های خود را به روز کنند تا از فرصت‌های جدید بهره‌برداری کنند و از خطرات احتمالی جلوگیری کنند.

html
پیش‌بینی کاهش ۳۶ درصدی سهم تقاضای فولاد چین تا سال ۲۰۵۰ – وود مکنزی

مقدمه

بر اساس گزارش جدید وود مکنزی، انتظار می‌رود مصرف فولاد در چین طی ده سال آینده روندی نزولی داشته باشد که این امر نشان‌دهنده یک تغییر ساختاری مهم در پویایی تقاضای جهانی فولاد است. این تحول برای شرکت‌های بزرگ معدنی و مدیران عامل آن‌ها حائز اهمیت است، زیرا تغییرات در تقاضای فولاد می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی بر سودآوری و استراتژی‌های تجاری آن‌ها تأثیر بگذارد. سوال اصلی این است که این کاهش تقاضا در چین، در کنار رشد تقاضا در مناطق دیگر، چگونه می‌تواند زنجیره‌های تأمین و بازارهای جهانی فولاد را تحت تأثیر قرار دهد؟ این مقاله به این پرسش پاسخ می‌دهد و به بررسی فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی صنعت فولاد در سال‌های پیش رو می‌پردازد.

این مطالعه نشان می‌دهد که در حالی که چین با کاهش تقاضا مواجه است، کشورهایی مانند هند، کشورهای جنوب شرقی آسیا و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به عنوان قطب‌های استراتژیک رشد در حال ظهور هستند. این تغییرات نه‌تنها تقاضا، بلکه زنجیره‌های تأمین در سراسر صنعت فولاد را نیز متحول می‌کنند. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر این تحولات و تأثیر آن‌ها بر تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان فولاد در سراسر جهان خواهیم پرداخت.

کاهش ساختاری تقاضای فولاد در چین

کاهش سرعت تقاضای فولاد در چین، نشان‌دهنده تغییر رویکرد اقتصاد این کشور از رشد متکی به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها است. توسعه املاک و مستغلات، که برای مدت طولانی موتور محرکه اصلی مصرف فولاد بوده است، با رکود طولانی‌مدت مواجه شده است. همچنین، فعالیت‌های ساخت‌وساز به دلیل اولویت‌دهی دولت به بازنگری اقتصادی و تمرکز بر رشد کیفی، با کاهش روبرو شده است.

بحران ظرفیت مازاد

روهان تریویدی، تحلیلگر ارشد وود مکنزی، هشدار می‌دهد: «بحران ظرفیت مازاد در چین به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده است. پیش‌بینی می‌شود مازاد تولید در سال ۲۰۲۵ به ۵۰ میلیون تن برسد و در بلندمدت این رقم می‌تواند از ۳۵۰ میلیون تن فراتر رود.»

علیرغم انتظار کاهش تولید تا سقف ۲۴۰ میلیون تن بین سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۵۰، پایگاه صنعتی وسیع چین تضمین می‌کند که این کشور همچنان بازیگر مسلطی در پویایی عرضه جهانی فولاد باقی خواهد ماند.

هند: ظهور به عنوان قدرت اصلی تقاضای فولاد

در نقطه مقابل، هند در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان یک نیروی محرکه اصلی برای تقاضای فولاد است. پس از جهش ۸ درصدی در سال ۲۰۲۴، پیش‌بینی می‌شود تقاضا در سال ۲۰۲۵ نیز ۷ درصد دیگر افزایش یابد. این رشد به لطف پروژه‌های زیربنایی دولتی، توسعه شهری و گسترش بخش تولید در این کشور حاصل شده است. وود مکنزی پیش‌بینی می‌کند که تقاضای فولاد در هند تا سال ۲۰۵۰ با نرخ رشد سالانه ترکیبی ۴ تا ۵ درصد افزایش یابد و سهم این کشور از تقاضای جهانی از ۸ درصد کنونی به ۲۱ درصد تا اواسط قرن برسد.

جنوب شرقی آسیا: یک منطقه در حال رشد

جنوب شرقی آسیا نیز در مسیر رشد پایداری قرار دارد و با رشد ۶ درصدی تقاضا در سال ۲۰۲۴ و پیش‌بینی نرخ رشد سالانه ترکیبی ۳ تا ۴ درصد تا سال ۲۰۵۰ مواجه است. انتظار می‌رود سهم این منطقه از تقاضای جهانی تا سال ۲۰۵۰ دو برابر شود و از ۵ درصد به ۱۰ درصد برسد. این رشد توسط کشورهایی مانند ویتنام، تایلند و اندونزی رهبری می‌شود، زیرا این کشورها در حال گسترش ظرفیت صنعتی خود و بهره‌برداری از مزیت‌های هزینه در مقایسه با اقتصادهای توسعه یافته هستند.

تغییر آرایش تولید جهانی فولاد

پیش‌بینی می‌شود تولید جهانی فولاد خام با نرخ رشد سالانه ترکیبی متوسط ۰.۷ درصد تا سال ۲۰۵۰ افزایش یابد. در این میان، اقتصادهای توسعه‌یافته با تولید ثابت یا کاهشی روبرو خواهند شد.

هند در مسیر افزایش تولید خود به میزان تقریباً سه برابر قرار دارد و در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان تا سال ۲۰۵۰ است. تولیدکنندگان فولاد در این کشور از منابع غنی سنگ آهن، نوسازی کارخانه‌ها و تقاضای داخلی قوی بهره می‌برند. در عین حال، جنوب شرقی آسیا به سرعت در حال افزایش ظرفیت تولید خود – اغلب با استفاده از فناوری کوره قوس الکتریکی (EAF) – برای تأمین نیاز بازارهای داخلی و صادراتی است.

تغییرات در تجارت جهانی فولاد

بر اساس این گزارش، چین، با وجود حفظ جایگاه خود به عنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد در جهان، با چالش‌هایی نظیر ظرفیت مازاد ساختاری و فشار فزاینده برای ادغام و نوسازی ناوگان فرسوده کوره‌های بلند خود مواجه است.

در بلندمدت، انتظار می‌رود صادرات جهانی فولاد به تنها ۱۲ درصد از کل تولید فولاد خام کاهش یابد، در حالی که این رقم در حال حاضر ۲۵ درصد است. دلیل این امر، شکل‌گیری زنجیره‌های تأمین منطقه‌ای و گسترش آن‌ها است. اتخاذ احتمالی مالیات‌های مرزی کربن در آینده نیز می‌تواند تولیدکنندگان با انتشار کربن بالا را در موقعیت نامساعدتری قرار دهد.

نتیجه‌گیری

به طور خلاصه، صنعت فولاد جهانی در حال تجربه یک دگرگونی اساسی است. کاهش تقاضای فولاد در چین و افزایش تقاضا در هند و جنوب شرقی آسیا، تغییرات قابل‌توجهی در تولید و تجارت جهانی ایجاد خواهد کرد. شرکت‌های معدنی و تولیدکنندگان فولاد باید با در نظر گرفتن این تغییرات، استراتژی‌های خود را به‌روز کنند تا از فرصت‌های جدید بهره‌برداری کنند و از خطرات احتمالی اجتناب ورزند. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، ایجاد زنجیره‌های تأمین پایدار و سازگاری با تغییرات مقررات زیست‌محیطی خواهد بود.

نویسنده: Bruno Venditti
منبع مقاله: China’s steel demand share to drop 36% by 2050 – Wood Mackenzie

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *